جدول جو
جدول جو

معنی سر پایان - جستجوی لغت در جدول جو

سر پایان
عمامه دستار، کلاهخود خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا سر خود را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر، جمع سر پایی، پا بر سران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از در پایان
تصویر در پایان
در آخر در انجام عاقبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
((سَ))
عمامه، دستار، کلاهخود، خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا خود سر را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابرسران
عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی پایان
تصویر بی پایان
لایتناهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به پایان
تصویر به پایان
آخردست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی پایان
تصویر بی پایان
بی انتها بی آخر لایتناهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با پایان
تصویر با پایان
کوتاه قصیر محدود دارای انتها مقابل بی پایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر قلیان
تصویر سر قلیان
حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر غلیان
تصویر سر غلیان
حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر پاسبان
تصویر سر پاسبان
گروهبان شهربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی پایان
تصویر بی پایان
آنچه پایان نداشته باشد، بی کران، بی انتها، کنایه از بسیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی پایان
تصویر بی پایان
Endless, Endlessly, Exhaustlessly, Immeasurable, Immensurable, Inexhaustible, Limitlessly, Unending, Unendingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
бесконечный , бесконечно , без усталости , неизмеримый , неистощимый , без ограничений
دیکشنری فارسی به روسی
unendlich, unermüdlich, unmessbar, unermesslich, unerschöpflich, unbegrenzt, unaufhörlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
нескінчений , безкінечно , без втоми , вимірюваний , невичерпний , безмежно , нескінченний , нескінченно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
nieskończony, nieskończono, niezmordowanie, niewymierny, niewyczerpany, bez ograniczeń, nieskończonościowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
无尽的 , 无尽地 , 无疲劳地 , 无法测量的 , 无限地 , 无休止地
دیکشنری فارسی به چینی
interminável, infinitamente, sem exaustão, imensurável, inesgotável, ilimitadamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
infinito, senza fine, senza esaurirsi, immeasurabile, incommensurabile, inesauribile, illimitatamente, interminabile, infinitamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
interminable, interminablemente, sin agotarse, inmensurable, inagotable, ilimitadamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
interminable, sans fin, sans s'épuiser, immeasurable, inmensurable, inépuisable, illimitément, inlassablement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
eindeloos, onvermoeibaar, onmeetbaar, onuitputtelijk, onbeperkt
دیکشنری فارسی به هلندی
ไม่มีที่สิ้นสุด , อย่างไม่มีที่สิ้นสุด , โดยไม่รู้จักเหน็ดเหนื่อย , วัดไม่ได้ , ไม่หมดสิ้น , อย่างไร้ขีดจำกัด , ไม่มีที่สิ้นสุด , อย่างไม่มีที่สิ้นสุด
دیکشنری فارسی به تایلندی
tak berujung, tanpa akhir, tanpa lelah, tak terukur, tak habis-habisnya, tanpa batas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
لا نهاية له , بدون نهايةٍ , بدون تعبٍ , غير محدودٍ , غير نفدٍ , بدون حدٍّ , غير ناهمٍ
دیکشنری فارسی به عربی
अनंत , अनंत रूप से , थकावट के बिना , असीमित , असीमित रूप से , अनन्त
دیکشنری فارسی به هندی
אינסופי , באופן אינסופי , בלי עייפות , אִין-מַדְרוּך , בלתי נדלה , ללא הגבלה , אינסופי , אינסופית
دیکشنری فارسی به عبری
終わりのない , 終わりなく , 疲れ知らずで , 計り知れない , 測定できない , 枯渇しない , 無制限に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
끝없는 , 끝없이 , 지치지 않고 , 측정할 수 없는 , 고갈되지 않는 , 무제한으로 , 끝이 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
sonsuz, sonsuz bir şekilde, yorulmazca, ölçülemez, tükenmez, sınırsız bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
isiyo na mwisho, bila mwisho, bila kuchoka, isiyopimika, isiyoshindikana, bila kikomo, isiyokoma
دیکشنری فارسی به سواحیلی
অনন্ত , অসীমভাবে , অবিরামভাবে , অবিমাপ , অবিরাম , সীমাহীনভাবে , অসীম
دیکشنری فارسی به بنگالی
لامتناہی , بے انتہا طریقے سے , بے تھک , بے اندازہ , لا محدود , بے حد , بے پایان , بے انتہا طریقے سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرپایین
تصویر سرپایین
سرازیر، سراشیب
فرهنگ فارسی عمید